چشم چران کسی است که کنترل چشم خود را ندارد و به هر طرفی خیره می شود و نگاه کردن او به صورت عادت در آمده. این حالت علاوه بر مزاحمت و ناراحتی برای دیگران، برای خود شخص آشفتگی، اضطراب، بی حالی و رخوت نسبت به معنویات را به همراه دارد. 

درمان:

الف) کنترل چشم در همه حال:

اگر بیرون از نماز، چشم آزاد بود، محال است هنگام نماز متمرکز به خدا شود و چیزهایی را که ضبط کرده، هنگام نماز مزاحم می شود. پس حفظ و کنترل حواس در نماز منوط به حفظ و کنترل چشم در بیرون از نماز است.


ب) قطع زمینه های چشم چرانی:

از عوامل مهم ترک چشم چرانی، قطع رابطه با دوستانی است که در این موضوع مؤثرند، چرا که آنها در حقیقت دوست نیستند، بلکه دشمنند:

در حقیقت دوستانت دشمنند که ز حضرت، دور و مشغولت کنند

ج)تصمیم بر ترک چشک چرانی:

با تمرین و ممارست به کنترل چمش بپردازیم و هر وقت نامحرمی را مشاهده کردیم، مواظب باشیم با قصد تلذذ به او خیره نشویم و اگر بر این امر مراقبت کنیم، آرام آرام، محافظت بر چشم، امری آسان می شود.

عوامل بیرونی:

الف) دوست فاسد:

همنشینی با دوست فاسد و فاسق، اثرات منفی در آدمی می گذارد، چرا که شخصیت انسان، بستگی به شخصیت دوست و همنشین او دارد واین واقعیتی غیرقابل انکار است:

تواول بگو با کیان دوستی           پس آن بگویم که تو کیستی

ب) مجلس و محیط فاسد:

مجلس گناه محیط فاسد خانواده، اجتماع و ... جو روحی انسان را فاسد می کند و زمینه لازم را برای رشد معنویات از بین می برد. این اثرپذیری چنان زیاد است که سعادت دنیا و آخرت آدمی را از بین می برد و گاهی سبب سهل انگاری در اموری معنوی مخصوصاً در نماز می شود.


موانع مقدماتی:


الف) پرخوری:
پرخوری علاوه بر مضرات جسمی و فیزیولوژیکی دارای مضرات روحی و روانی نیز هست که از جمله ناراحتیهای روحی آن، مانع بودن از حضور قلب در نماز است. پرخوری و افراط در خوردن در انگیزه های معنوی اختلال ایجاد می کند، البته گرسنگی زیاد و فشار حاصل از آن موجب اختلال در انگیزه معنوی، از جمله همین حضور قلب و اختلال در فعالیتهای عقلی می شود. ترک پرخوری جز از طریق شکم، ممکن نیست. چون هیچ چیز زیانبارتر از پرخوری، برای قلب مؤمن نیست. پرخوری باعث قساوت قلب و تحریک شهوت می شود و گرسنگی، خورش مؤمن و غذای روح و طعام قلب و صحت بدن است.

ب) پرخوابی:
پرخوابی و اعتیاد به آن، جسم را بی حال می کند و موجب ضعیف شدن اراده می گردد و اعتماد به نفس از آدمی سلب می شود که در نتیجه آدمی در مقابل معنویات عکس العمل منفی نشان می دهد. در هنگام نماز، بی حال است و برای خواندن نماز خیلی با سختی بیدار می شود.


درمان:
سپس باید، عزم بر تنظیم اوقات خواب گرفته و زمان مناسب و متعادلی را بر آن تعیین کنیم و دایماً مراقبت بر آن داشته باشیم. در ندامت پرخوابی همین بس که روح عبادت را از آدمی می گیرد و موجب ضعف اراده بر تحصیل امور معنوی می شود. اگر یک بار خواب خود را کنترل کنیم و از لذت سحرخیزی بهره مند شویم، سعی خواهیم کرد که همچنین نعمت بزرگی را از کف ندهیم. 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








برچسب ها :ادامه مطلب